طلیعه ظهور

  • خانه 
  • غزه 
  • تماس  
  • ورود 

ابعاد زندگی امام زمان؟

26 اردیبهشت 1396 توسط کوثرشیخی


در خصوص ابعاد زندگي امام زمان(ع) پرسش هاي متعددي وجود دارد كه به طور قاطع نمي توان به آنها پاسخ داد و داوري قاطعانه نمود. يكي از پرسش هاي مهم آن است كه آيا امام زمان(ع) به مرگ طبيعي از دنيا مي رود و يا به شهادت مي رسد؟ اگر به شهادت مي رسد قاتل حضرت كيست؟ واقعيت آن است كه دربارة كيفيت مرگ امام زمان(ع) نمي توان قاطعانه قضاوت نمود كه حضرت چگونه از دنيا مي رود؟ با تحقيقات كه انجام شد، دليل و روايتي وجود ندارد كه امام زمان(ع) توسط زن يهودي و يا دجال به قتل مي رسد؛ آنچه كه در متون ديني آمده است، آن است كه خروج دجال از علايم ظهور حضرت بيان شده است[1] نه اين كه دجال قاتل امام زمان(ع) باشد؛ بلكه در احاديث دارد كه دجال را لشكر امام زمان(ع) و يا حضرت عيسي(ع) به دستور امام عصر(ع) مي كشد. از اين رو اين بحث اصلاً مطرح نيست كه دجال كه هنور متولد نشده است و آن گاه چگونه امكان دارد كه هم دجال قاتل امام زمان(ع) باشد هم زن يهودي؟ همان طور كه اشاره شد، هيچگونه مدركي وجود ندارد كه حضرت توسط زن يهودي به قتل مي رسد، بلكه مدارك متواتري داريم كه دجال به دستور امام زمان كشته مي شود. به نظر مي رسد كه در ميان مردم شهرت يافته است كه

امام زمان(ع) توسط زن يهودي به شهادت مي رسد، و اين نگرش در متون و منابع دستة اول و روايات صحيح جايگاه ندارد. يكي از پژوهشگران در زمينة مهدويت مي گويد: در لبنان شنيدم خانمي از اهل كوفه و در نجف هم شنيدم خانمي از اهل كوفه در مسجد كوفه و اين جا (ايران) شنيدم خانمي از ايران آقا را به شهادت مي رساند. تتبع كردم هيچ روايتي را نديدم و اصلاً اين روايت هيچ منبعي ندارد.[2]

در اين جا بيان اين نكته ضروري است كه در خصوص كيفيت مرگ ائمه اختلاف نظر وجود دارد.

برخي عقيده دارند كه همه امامان معصوم(ع) به شهادت مي رسند.[3] از برخي از روايات نيز استفاده مي شود كه همه امامان به شهادت مي رسند.[4] امام رضا(ع) فرمود: ما منا الا مقتول[5] اگر اين مبنا را در خصوص كيفت مرگ امامان معصوم(ع) بپذيريم، امام زمان(ع) نيز به شهادت مي رسد؛ ولي اين كه حضرت توسط چه كسي به شهادت مي رسد، مشخص نشده است. شايد يكي از اسرار و ابعاد زندگي امام زمان(ع) همين است كه كيفيت مرگ حضرت مبهم است تنها شهادتش مطرح است.

برخي از بزرگان عقيده دارند كه همة امامان(ع) به شهادت نمي رسند،[6] اگر اين نگرش را بپذيريم، نمي توان قاطعانه گفت كه امام زمان(ع) به شهادت مي رسد. شايد امام زمان(ع) از معصومان باشد كه به مرگ طبيعي از دنيا مي رود.

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 193 و كشف الغمه، ج 3، ص 281.

[2] گفتار مهدويت (مجموعة سخنراني ها) پرسش و پاسخ آقاي علي كوراني، ص 125.

[3] مجلة حوزه ويژه نامة امام زمان(ع)، ص 59 - 60.

[4] بحارالانوار، ج 27، ص 213.

[5] همان.

[6] مجلة حوزه،ويژه نامة امام زمان، ص 59 - 60.

 



 1 نظر

معیار دوست خوب چیست؟؟

26 اردیبهشت 1396 توسط کوثرشیخی


1- كسى كه به ياد خدا باشد و هدفش جز رسيدن به او نيست، (سوره كهف، آيه 28)؛

2- عاقل باشد؛ حضرت على(ع) فرمود بيشترين درستى و خوبى‏ها در همراهى و دوستى با صاحبان عقل و درايت است، (غررالحكم، حرف الف). مولوى داستان دوستى مردى با خرس را كه مصداق بى‏خردان است به شكل زيبايى بيان مى‏نمايد، (مثنوى معنوى، دفتر دوم، ابيات 1932 - 2124)؛

3- خيانت كار نباشد؛

4- ستمكار نباشد؛

5- سخن‏چين نباشد؛ امام‏صادق(ع) فرمود: از سه گروه بر حذر باش! شخص خيانت‏كار، شخص ظالم، انسان سخن‏چين. زيرا كسى كه به نفع تو به ديگران خيانت نمايد، روزى خواهد آمد كه به خودت نيز خيانت كند و شخصى كه به جانب‏دارى از تو حق ديگران را پايمال نمايد و عادت به ظلم پيدا كند بالاخره به تو نيز ظلم خواهد نمود و انسان سخن‏چين، همان‏طور كه سخن ديگران را پهلوى تو مى‏آورد، سخن تو را نيز نزد اغيار خواهد برد، (بحارالانوار، ج 75، ص 229)؛

6- آن چه براى خود مى‏پسندد براى تو نيز بپسندد و آنچه را كه براى خويش نمى‏خواهد براى تو نيز نخواهد. رسول اكرم(ص) فرمود: در مصاحبت و رفاقت كسى كه آن چه را براى خود مى‏خواهد براى تو نخواهد، هيچ خير و فايده‏اى وجود ندارد، (بحارالانوار، ج 71، ص 198)؛ {Sآنچه نفس خويش را خواهى حرامت سعديا# گر نخواهى همچنان بيگانه را و خويش راS}

7- قاطع رحم نباشد؛ امام‏باقر(ع) فرمود: «پدرم امام‏سجاد(ع) مرا نصيحت فرمود كه اى پسرم از رفاقت با كسانى كه قطع رحم مى‏كنند بپرهيز زيرا من آنها را در قرآن شريف سه بار مورد لعن و نفرين پروردگار يافتم»، (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 45). شخصى كه با نزديكان خود نتواند معاشرت و هم‏زيستى صحيح داشته باشد در حالى كه آنان با وى از يك خانواده و فرهنگ و گوشت و خون مى‏باشند، چگونه مى‏توان انتظار داشت با غير فاميل رفاقت صميمانه داشته باشند.

8- عيب‏جو نباشد؛ امام‏على(ع) فرمود: «از رفاقت و نشست و برخاست با كسانى كه عيب‏جو هستند و هميشه به دنبال نقاط ضعف ديگران مى‏باشند، پرهيز كن؛ زيرا دوست چنين اشخاصى از ضرر آنان سالم نمى‏ماند و خود نيز طعمه عيب‏جويى‏هاى آنان خواهد شد»، (غررالحكم، باب الف).

در روايات راه‏هاى متعددى براى امتحان نمودن دوستان مشخص شده كه عبارت است از:

الف) در حال بى‏نيازى و فقر، دوستى او عوض نشود؛ امام‏باقر فرمود: بدترين دوست كسى است كه تو را به هنگام بى‏نيازيت حفظ كند و به وقت تنگدستى رها سازد، (ميزان الحكمه، ج 1، ص 53). سعدى گويد:
دوست مشمار آن كه در نعمت زند# لاف يارى و برادر خواندگى‏
دوست آن باشد كه گيرد دست دوست‏# در پريشان حالى و درماندگى‏

ب ) به هنگام عصبانيت بدگويى تو را ننمايد؛ امام‏صادق(ع) فرمود: دوستى كه سه بار از تو عصبانى شد ولى بدگويى تو را ننمود و كلام ناسزا از دهانش خارج نشد او را براى خود نگه‏دار، (بحارالانوار، ج 78، ص 251).

ج ) به نماز اهميت بدهد؛ قرآن مى‏فرمايد: «اى اهل ايمان با آن گروه از اهل كتاب و كافران كه دين شما را به بازيچه گرفتند دوستى مكنيد. زمانى كه شما نداى نماز بلند مى‏كنيد آن را به مسخره و بازى مى‏گيرند زيرا آن قوم مردمى نادان و بى‏خردند»، (مائده، آيه 57). سعدى در اين باره گفته است: وامش مده آن كه بى‏نماز است‏# گرچه دهنش زفاقه باز است‏
كو فرض خدا نمى‏گزارد# از قرض تو نيز غم ندارد

د ) اهل نيكى در هنگام سختى و راحتى انسان باشد؛ اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «در سختى‏ها دوستان امتحان مى‏گردند»، (غررالحكم، حرف فاء لفظ في). در اين باره نيز سعدى زيبا سروده است:
جوانى پاكباز پاك رو بود# كه با پاكيزه‏رويى در گرو بود
چنين خواندم كه در درياى اعظم‏# به گردابى درافتادند با هم‏
چو ملاّح آمدش تا دست گيرد# مبادا كاندرين حالت بميرد
همى گفتى در ميان موج و تشوير# مرا بگذار ودستِ يار من گير

ه ) هنگام زوال توانايى انسان دوستيش از بين نرود؛ حضرت امير فرمود: «هنگام از بين رفتن قدرت انسان دوست از دشمن شناخته مى‏گردد»، (غرر الحكم، حرف عين، لفظ عند).

و ) هنگام به قدرت رسيدنش از احسان به دوستان خوددارى ننمايد.
در پايان تذكر دو نكته مهم ضرورى است:

1- اين كه اين شرايط نسبى هستند و از طرفى هم شايد نشود كسى را پيدا كرد كه داراى تمامى اين خصوصيات باشد ازاين‏رو با در نظر گرفتن شرايط خود و اهميت‏هاى ديگر بايد به جستجوى اين خصوصيات در دوستان پرداخت و اگر دوستى داريم كه فاقد بعضى از اين خصلت‏ها است از قطع رابطه با وى خوددارى نماييم، بلكه در اصلاح و خودسازى او كمكش كنيم كه اين خود از وظايف دوستان نسبت به يكديگر است. البته انجام اين وظيفه مشروط به عدم تأثيرپذيرى انسان در حين كمك و اصلاح آن شخص مى‏باشد.
2
- هميشه نبايد انسان در جست و جوى اين اوصاف در ديگران باشد؛ بلكه خود نيز بايد سعى و تلاش نمايد تا موارد ياد شده را رعايت كند. آن گاه است كه خواهد ديد چقدر از صفات نكوهيده وى از بين رفته و در مقابل آن به چه صفات پسنديده‏اى مزيّن و منتصف گشته است.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

دوستان راستين از نگاه امام على عليه السلام

* دوست يعنى يار, رفيق, هم دل, خيرخواه و آشنا.
* دوستى, رابطه اى كامل تر و برتر از معاشرت ساده و هم زيستى معمولى است.
* احساس نياز به معاشرت صميمانه و هم دلى با ديگران, علاوه بر اين كه يكى از جلوه هاى زندگى اجتماعى به شمار مى رود, ندايى است برخاسته از اعماق وجود انسان.
* هيچ چيز براى انسان, غم انگيزتر و آزاردهنده تر از اين نيست كه احساس كند در اين دنياى پهناور, يكه و تنها است و هيچ قلبى براى او نمى تپد.
* نوجوانى مرحله اى حساس از زندگى يك انسان است كه در معرض دشوارترين شرايط قرار مى گيرد. در اين وضعيت, بزرگان با تجربه بايد نوجوانان را در گذر از اين مرحله يارى رسانند.

 نظر دهید »

چشم در راهم

19 اردیبهشت 1396 توسط کوثرشیخی


مسأله مهدویت و اعتقاد به منجی از موضوعات مطرح در میان همه ملت‌ها و مکتب‌های الهی و مادی است و در اسلام تمام فرقه‌ها و مذاهب اسلامی در انتظار یک مصلح جهانی از دودمان رسول خدا(ص) به سر می‌‌برند و به عنوان یک اعتقاد عمومی امت اسلامی مورد توجه بوده است، هر چند که اهل سنت آن را به عنوان یک مسأله فرعی مسلم پذیرفتند، اما شیعیان با اتصال به معارف الهی نورانی اهل بیت(ع) و ارائه صفات و ویژگی‌ها و فلسفه و اهداف روشن در اعتقاد به مهدویت، چشمه امید به آینده را در دل ستمدیگان و ملت‌های محروم باز کرده است، البته در این رابطه سؤالات و شبهاتی پیرامون مهدویت و مسائل آخرالزمان مطرح می‌شود از جمله اینکه چرا باید از دیدار و مصاحبت مولایمان امام عصر(عج) محروم باشیم، مگر فرق ما با امت‌های قبلی چیست؟ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم این گونه به این شبهه پاسخ می‌دهد:

بی‌تردید غیبت حضرت علل و عواملی دارد که به بعضی از آنها اشاره می‌شود:

 

-وجود حاکمان ستمگر و خوف از قتل پیغمبر اکرم و ائمه اطهار(ع)

کراراً به مردم گوشزد کرده بودند که دستگاه ظلم و ستم، سرانجام به دست مهدی موعود(عج) برچیده می‌شود و کاخ‌های بیدادگری را واژگون خواهد کرد، از این رو اربابان قدرت و ثروت نامشروع چون وجود امام را سد راه منافع و مقاصد شوم خود تشخیص می‌دادند و ریاست و فرمانروایی خویش را در خطر می‌دیدند، کمربستند که وجود مقدس آن جناب را از میان بردارند و خودشان را از این خطر بزرگ برهانند، در این تصمیم اساسی که حیات شان بدان بسته بود، با هم متحد شده تا ریشه عدالت و دادخواهی را قطع نمی‌کردند هرگز از پای نمی‌نشستند، لذا در برخی روایات، علت غیبت امام زمان(عج) را خوف از کشته شدن دانسته‌اند، امام صادق(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: به ناچار برای این کودک، غیبتی خواهد بود، گفته شد برای چه یا رسول الله؟ فرمود: خوف از کشته شدن دارد.

 

-ناسپاسی امت اسلام در قبال نعمت ولایت

در صورتی که انسان‌ها در قبال نعمت‌های الهی، شاکر باشند و وظایف خود را انجام دهند، آن نعمت پایدار می‌ماند، ولی در صورتی که نسبت به آن ناسپاسی شود، آن نعمت‌ها پایدار نمی‌ماند و می‌گریزند، خداوند متعال می‌فرماید: «ذلک بأنّ الله لم یک مغیّراً نعمةً أنعمها علی قوم حتی یغیّروا ما بأنفسهِم و أنّ الله سمیع علیم»؛ این(کیفر) بدان سبب است که خداوند نعمتی را که به قومی ارزانی داشته باشد تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان، آنچه را در دل دارند تغییر دهند و خدا، شنوای داناست.

امام رضا(ع) فرمودند: با نعمت‌ها خوش‌همسایگی کنید، زیرا که نعمت‌ها رمنده‌اند و اگر از مردمی برمند، دیگر به سوی آنان باز نمی‌گردند، از آیات قرآن و احادیث اسلامی این چنین به دست می‌آید که این انسان‌ها هستند که باعث رمیدن نعمت‌ها از خود می‌شوند و به فرموده امیرالمؤمنین(ع) قدر نعمت‌ها در قیاس با ضد آن‌ها شناخته می‌شود و وقتی انسان‌ها نعمتی را از دست دادند، تازه ارزش آن برایشان معلوم می‌شود، خداوند متعال، نعمت ولایت اهل بیت(ع) را به مسلمانان مخصوصاً شیعیان عطا فرمود، اما عده کثیری، در برابر این نعمت بزرگ، ناسپاسی کردند و قدر آن را ندانستند و اهل بیت(ع) را یاری نکردند و این ناسپاسی بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) خود را نشان می‌دهد.

حضرت صادق(ع) فرمود: خداوند برای شما در حسین بن علی(ع) فرج قرار داده بود و چون او را یاری نکردند به تأخیر افتاد، حضرت مجتبی(ع) فرمود: اگر من ناصر می‌داشتم، با معاویه صلح نمی‌کردم و همچنین ائمه دیگر هر کدام از نبودن ناصر، شکایت داشتند و کسانی که از تاریخ با اطلاع‌اند، می‌دانند که در زمان امام حسن عسکری(ع)، پراکندگی شیعه و ضعف و انکسارشان بیش از حد بوده و مخصوصاً امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) در سامرا، در شدت تقیه و زیر نظر بودند، پس با نبودن ناصر و حامی و خوف جان، هیچ راهی بهتراز غیبت نیست.

پس آنچه باعث محرومیت انسان‌ها از امام حاضر شده سوء رفتار خود آن‌ها بوده است و غیبت آن حضرت هم تنبیهی است بر این تقصیر و هم توجهی برای ایجاد اشتیاق و قدردانی از نعمت ولایت است، آنچه گذشت برخی از عواملی بود که باعث محرومیت انسان‌ها از فیض حضور ظاهری امام مهدی(عج) شده است، چنانچه ملاحظه شد عمده دلایل محرومیت از سوءرفتار ما انسان‌ها نشأت می‌گیرد و بی‌تردید ظاهر نشدن امام مهدی(عج) علتی جز باقی ماندن این عوامل ندارد،  مطمئن باشید که اگر انسان‌های معاصر در مسیر ایجاد زمینه مناسب برای ظهور تلاش کنند و در خود و دیگران این آمادگی را ایجاد کنند، امام مهدی(عج) لحظه‌ای در ظهور تأخیر نخواهند کرد.

چنانکه خواجه نصیرالدین طوسی می‌گوید: «علت غیبت امام مهدی(عج) نه از جانب خداوند سبحان است و نه از جانب خود امام زمان(عج) بلکه علت غیبت متوجه مردم است و آن غالب بودن خوف بر امام و اینکه مردم از امام اطاعت نکنند است، پس هنگامی که علت غیبت بر طرف شود امام ظهور می‌کند».

خلاصه مطلب آنکه:

1. وقتی مردم در مقابل نعمت‌ها، ناسپاسی و کفران بورزند، نعمت‌ها از ایشان گرفته می‌شود، مخصوصاً نعمت حضور امام(ع).

2. از آنجا که امام عصر(عج) وارث پیامبران و امامان(ع) است، باید این ذخیره الهی حفظ شود تا وعده الهی حاکمیت صالحان و مستضعفان در زمین را محقق سازد.

3. در مورد علل غیبت امام(عج)، وجوه مختلفی در روایات بیان شده و غیبت عکس‌العمل سوءرفتار مردم بیان شده است، در پایان تذکر این نکته لازم است که ممکن است غیبت اسرار نهفته دیگری نیز داشته باشد که ما از درک آن عاجزیم چنانچه در برخی روایات به این موارد اشاره شده است.

 نظر دهید »

بعضی ایات هستند؟

19 اردیبهشت 1396 توسط کوثرشیخی


بعضی از آیات هستند
که وقتی اونا رو می خونم،
شرمنده ی خدا میشم..
مثل همین آیه ی
” الیس الله بکاف عبده ” (الزمر، آیه ۳۶)
آیا خدا، برای بندگانش کافی نیست؟

برچسب‌ها: اس‌ام‌اس‌های زیبا, جملات مذهبی, جملات زیبا, آیه های زیبا, جملات زیبا درباره امام زمان علیه السلام
جمعه ۱۳۹۲/۰۶/۰۱ .::. 15:13 .::. عشاق المهدی .::.

 نظر دهید »

راه های جلو گیری ازتقلب؟؟

19 اردیبهشت 1396 توسط کوثرشیخی

همانطوريکه مي دانيم تقلب کردن يک موضوع بسیار مهمی است که در امر آموزش وجود دارد.علل تقلب دانش آموزان از موضوعاتي بود که در اين تحقيق مورد بررسي قرار گرفت . براي اينکه اين موضوع را بطور کامل مورد بررسي قرار دهم از طريق معلماني که در مدارس با چندين سال سابقه به تدريس مشغولند با طرح پرسشنامه ای به کمک معلم راهنما ی خود به تشريح موضوع پرداختيم .

براي اجراي اين مرحله به علت تنگی وقت به دانش اموزان مدرسه ی پانزده خردادپایه ی پنجم به تعداد 15نفر در منطقه ی خدابنده این پرسشنامه ها را دادم وخواستم که این پرسشنامه را هر کس به صورت فردی پر کند.


راه های جلوگیری از تقلب:

- اگر در مدارس نيز به جاى تاکيد پيش از حد بر دانستن خود پاسخ ، بردانستن اين که چطور به پاسخ برسيم تاکيد مى کرديم و به جاى اصرار بر حفظ و يادگيرى يک سرى حقايق نامربوط و غيرمفيد، بر فهميدن پا مى فشرديم ديگر با مشکلى به نام تقلب مواجه نبوديم.
- اگر به جاى تاکيد زياد بر کار فردى و مجزا از هم ، بر کار مشارکتى اصرار داشتيم مى توانستيم فرآيند زشتى مثل تقلب را به فرآيند زيبايى همکارى افراد با هم تبديل کنيم. (چون اين دو فرآيند ماهيتا خيلى به هم نزديکند و براحتى به هم تبديل مى شوند)
- تنها محلى که بر خلاف ديگر محيط هاى اجتماعى در آن بر کار فردى تاکيد مى شود و مراجعه به منابع براى استفاده از آنها در يافتن پاسخ در امتحان مستوجب تنبيه است ، سيستم مدارس ماست. به آزمونى فکر کنيد که در آن استفاده از کتاب و منابع و حتى برگه تقلب آزاد باشد.(البته يقينا طرح پرسشهايى که مستقيما عين جملات کتاب را از دانش آموز نخواهد و به گونه اى باشد که دانش آموز، با مراجعه به کتاب به عنوان منبع بتواند از اطلاعات موجود در آن براى حل مسائل داده شده استفاده کند، خيلى سخت است).

- وقتی دانش‌آموزان در حال تقلّب کردن گیر می‌افتند و موضوع به والدینشان گزارش داده‌می‌شود، حدود دوسوم والدین از فرزندان خود حمایت می‌کنند و بقیّه حتّی این موضوع را منکر می‌شوند یا آن را دست‌کم می‌گیرند و می‌گویند فرزندشان قصد تقلّب نداشته‌است.

- تأکید بر نکات مثبت شخصیّت دانش‌آموزان و دانشجویان، اعتماد کردن به توانایی‌های آنان و برخورد منطقی در مقابل نقض قوانین کلاس از جمله تقلّب کردن، کمک زیادی به جلوگیری از تقلّب می‌کند. تعریف تقلّب برای ایشان باید با توجّه و دقّت بسیار انجام شود.

- خیلی از معلّمان پیشنهاد می‌کنند که دانش‌آموزان، امتحانات و مقالات خود را در قالب توصیفی بنویسند. در این صورت تقلّب کردن برای آنان بسیار سخت خواهدشد.

- به کسانی که تقلّب می‌کنند، بگویید این کار نوعی دروغگویی است!

ارتباط برقرار کردن میان تقلّب با دروغگویی پرده از این ترفند ذهنی برمی‌دارد؛ ترفندی که به آنان اجازه می‌دهد، فکر کنند تقلّب کردن کاری موجّه و پذیرفته‌شده‌است. اگرچه این راه‌حل قطعی نیست، اما تصوّر این‌که تقلّب کردن نوعی دروغگویی است، وجدان متقلّب را در این زمینه تحت تأثیر قرار می‌هد. این‌که کسی را دروغگو خطاب کنیم تا حدّی خشن به نظر می‌رسد. برای اینکه افراد قبول کنند تقلّب کردن مانعی است در راه آموزش و یادگیری آنان، باید اوّل احساس کنند این کار خطاست.

- از افراد متقلّب بپرسید اگرهمه‌ی مردم تقلّب کنند، دنیای امروز ما چه وضعی پیدا خواهد کرد؟ یا بپرسید، چه احساسی پیدا خواهیدکرد، اگر بدانید دکترتان در آزمایشات پزشکی شما تقلّب کرده‌است؟

- هدف نهایی این است که بچّه‌ها را متقاعد کنیم تقلّب نکنند و حتّی تقلّب کردن دوستانشان را نیز نادرست بدانند. ” آنچه باعث غرور و موفّقیّت می‌شود، انجام اعمال درست است!”

انواع روش تقلب

نوشتن روی کف دست و ساعد، نوشتن روی دستمال کاغذی و ادای سرماخورده ها را درآوردن ، نوشتن روی میز، دیوار و…
برخي از نمونه‌‌های تقلبي كه دانش‌آموز در جلسه امتحان به كار مي‌برد به شرح زير مي‌باشد:

1- ديدن: در اين مورد دانش‌آموز سعي مي‌كند تا از محتويات ورقه ديگران استفاده كند كه رايج‌ترين نمونه تقلب مي‌باشد. راه‌حل‌هاي پيشنهادي: زياد كردن فاصله صندلي‌ها، استفاده از چند نمونه برگه سئوال، در نظر گرفتن جاي معيني زير هر سئوال براي نوشتن جواب، تعيين زمان مناسب براي هر آزمون و ندادن وقت اضافي.

2- گفتار راه‌حل‌هاي پيشنهادي: استفاده از سوالات تشريحي از نظر نوشتاري و تكثير سوالات كاملا واضح باشند، پس از پايان مرحله توزيع هيچ‌گونه توضيحي توسط هيچ‌كس ارائه نگردد.

3- انتقال يادداشت: از طريق پرتاب برگه و دست به دست كردن مستقيم.راه‌حل‌هاي پيشنهادي: استفاده از تعداد مراقبين بيشتر، قرار گرفتن مراقبين در محل‌هاي مناسب.

4- تعويض برگه: نوشتن برگه توسط يك دانش‌آموز براي دانش‌آموز ديگرراه‌حل‌هاي پيشنهادي: قرار دادن شماره صندلي براي هر دانش‌آموز و موظف كردن آنها به نوشتن شماره صندلي بر روي برگه سوال و پاسخنامه يا چركنويس و دقت مراقبين به همخواني شماره صندلي هر داوطلب با شماره درج‌شده در ورقه امتحان او.

5- نوشتن در كف دست يا قسمت‌هاي ديگر بدن يا لباس.راه‌حل‌هاي پيشنهادي: بهتر است دانش‌آموزان قبل از ورود به جلسه از اين لحاظ بررسي گردند.

6- همراه داشتن يادداشت:براي حل اين مشكل بهتر است دانش‌آموزان را از همراه داشتن وسايلي مثل جاكليدي، فندك و… منع كنيم.

7- نوشتن بر روي دسته صندلي يا ديوار يا پشت صندلي جلويي.راه‌حل‌هاي پيشنهادي: دقت مراقبين قبل از شروع جلسه و جلوگيري از راه‌رفتن دانش‌آموزان بعد از ورود به جلسه.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

طلیعه ظهور

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناسبتی
  • احتد
  • نمازشب
  • ولنتاین
  • معنی اسم فاطمه
  • فرمایشات امام علی ع
  • برتری مردان
  • دهه دوم فاطمیه
  • سخنی از حکیم عرب
  • عنایت و مهر همگانی
  • یادداشت یک طلبه بازیگوش
  • قتل شیطان
  • فضای مجازی از دیدگاه فقها
  • مشکلات جامعه امروز
  • راه های جبران گناهان کبیره
  • ادب نماز
  • یاران مهدی
  • عید نوروز
  • درخواست جالب
  • معنی اسم کوثر؟
  • شباهت احمدی نژاد وترامپ؟
  • منبع کتاب اسمانی
  • حق مادر؟
  • غریب مهدی عج یاحسین ع است
  • فاطمه نیست ؟
  • باشرم گناه چ کنم؟
  • اهل بیت
  • عشق به خدا
  • زندگانی حضرت ام البنین س
  • مادرش ثمامه یالیلاست؟
  • ایران وایسنا؟
  • روز پدر
  • سخن پیامبر؟؟؟
  • ک مثل کوثر
  • اخلاقی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس