طلیعه ظهور

  • خانه 
  • غزه 
  • تماس  
  • ورود 

یادداشت طلبه بازیگوش

08 اسفند 1395 توسط کوثرشیخی


یاداشت های یک طلبه بازیگوش 
 
طلبه بازیگوش از طلبگیش میگه …
 اسمت رو که میذاری طلبه یعنی فقط اجازه داری بعضی کارا رو بکنی

و خیلی چیزا برات جیزه (یعنی همان ممنوووووع است) 

مثلا تا دلت بخواد میتونی نماز بخونی و روزه بگیری و ذکر بگی 

اما خدای نکرده زبونم لال بری تو کافی شاپ و بخوای یه لیوان از اون کاف …………

اسمش چی بود؟ نوک زبونم بودا… آها کافی میکس بخوری

اون وقته که آسمون میاد زمین و زمین میره هوا

من نمیگم اونا میگن

بعضی ها تا من (از نوع طلبگی) و می بینن با چنان غلظتی سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 می گن که میمونم چی بگم(تو دلم میگم سلام و مرض)

خب مثل ادم بگو سلام

 بعضی ها میبینن و چنان بهم خیره می شن که انگار از کره مریخ اومدم

 و باید با زبان فضائی ها باهاشون صحبت کنم

مثلا بگم (مرسمرتمتریبرذخبذخلبذلبذ)

بعضی وقت ها باید یه ساعت تو خیابون وایسم

بین پارانتز

(طرف میاد ماشین رو نگه میداره تا میرم سوار شم گازشو میگیره و میره(چه حالی میکنه به به)

باید وایسم و هزار تا ذکر بگم تا یه وسیله ای به اسم ماشین(از نوع پیکان مدل ۶۰) بیاد که اونم نمیاد

بعضی وقت ها هم یه سانتافه مشکی تووووپ روبروم ترمز میکنه 

و شیشه دودی رو میده پائین، میبینم یه جوون خوشتیپه مامانی،

با یه آهنگ  توپ تر از خودش میگه حاج آقا بفرمائین، در و باز میکنم بشینم 

میبینم ای دل غافل صندلی عقب ماشین یه سگ خوشگل و ناز هست، صداش میکنه

(بامبو)

ـ !!!!!!!!اسم اون سگ !!!!!!!-

حالا میمونم سوار بشم یا نه؟

خب اخه یه موجود اونم طلبه

با یه سانتافه و یه آهنگ جاستین بیبر

یه جوون خوشتیپ

بامبو

خب چی میگن؟ (آش نخورده و دهن سوخته)

سوارم نشم آخه چی باید بگم

اصلا دلم میخواد کلاس بذارم

به تو چه؟

خلاصه حکایتی داره این طلبه بودن من

و این حکایت همچنان باقی است…

 

 

 

برچسب‌ها: طلبگی, حکایت طلبگی, موجودی به نام طلبه, جوون خوشتیپ, حاج آقا بفرمایین
نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۱ساعت 4:53 توسط طلبه بازیگوش| آرشيو نظرات
 

منبع یادداشت یک طلبه بازیگوش
» 

 نظر دهید »

داستان موسی ع

04 اسفند 1395 توسط کوثرشیخی

داستان موسی علیه السلام و دداستختران حضرت شعیب علیه السلام

این داستان، مربوط به زمانی است که حضرت موسی علیه السلام با نگرانی و ترس از دشمن از مصر به جانب مدین بیرون رفت و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید، آن جا جماعتی را دید که گوسفندانشان را سیراب می کردند و دو زن را یافت که دور از مردان، در کناری به جمع آوری گوسفندانشان مشغول بودند. موسی علیه السلام به جانب آن دو رفت و گفت شما این جا چه کار می کنید؟ گفتند: ما منتظریم تا مردان، گوسفندانشان را سیراب کنند و باز گردند؛ آن گاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم و پدر ما هم، مردی سال خورده است.

موسی گوسفندان آنان را سیراب کرد و سپس رو به سایه آورد و دست به دعا برداشت. حضرت موسی علیه السلام هنوز از دعا لب فرو نبسته بود که دید یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیا باز آمده و گفت: پدرم از تو دعوت کرده که به منزل ما بیایی تا در برابر کمک تو به ما، به تو پاداش دهد. وقتی موسی علیه السلام نزد پدر دختران (شعیب) رسید و سرگذشت خود را با بیان کرد، شعیب گفت: اینک ترسی به خود راه نده که از شر قوم ستم کار، نجات یافتی. در این هنگام، یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت: ای پدر! این مرد را برای کار خود اجیر کن که وی بهترین کسی است که می توان برای انجام کار برگزید؛ زیرا او هم امین است و هم توانا. شعیب خطاب به حضرت موسی علیه السلام گفت: من اراده کرده ام که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم.

 1 نظر

جهاد

04 اسفند 1395 توسط کوثرشیخی

جهاد کلمه‌ي مشتق از ريشه‌ي (ج‌ هـ‌ د) بوده و به معني بكار بردن تمام نيرو است. و اين کلمه معناي ديگري نيز دارد و آن خرج کردن انسان تمام آنچه را که در وسع و توان دارد و تحمل نمودن مشقت‌ها در راه رسيدن به هدف معلوم. و اين تعريف به معناي شرعي جهاد، نزديک‌تر مي‌باشد.

مفهوم جهاد با ظهور اسلام، امتياز ديگري به دست آورد؛ زيرا با زدودن موانع بين انسان و الله تعالي، نشانه‌اي براي تحقق رسيدن او به خداي تعالي گشت و امروزه هرجا از جهاد نام برده شود، همين معني به ذهن متبادر مي‌گردد.

جهاد در راه خدا، در دو جبهه صورت مي‌گيرد: اول متوجه درون است و ديگري متوجه عالم خارج. و هريک از دو جهاد را اين‌گونه مي‌توانيم تعريف نماييم: جهاد دروني عبارت است از تلاش براي رسيدن انسان به حقيقت ذات خويش و بعد از آن رسيدن به پروردگارش؛ و جهاد ديگر که متوجه عالم خارج است، عبارت است از رساندن ديگران به حقيقت دروني‌شان و سپس رساندن آن‌ها به پروردگارشان مي‌باشد. به اولي «جهاد اکبر» و به دومي «جهاداصغر» اطلاق مي‌شود، به طوري‌که انسان با جهاد اولي با پشت سرگذاشتن موانع بين خود و نفس، به معرفت نفس دست مي‌يابد تا اين‌که به معرفت و محبت الله و ذوق روحاني برسد. و به وسيله‌ي جهاد دوم با از بين بردن موانع بين انسان و ايمان به خدا، با مبارزه يا جنگ، معرفت حاصل مي‌شود تا انسان به الله تعالي برسد و از آنجا معرفت الهي را کسب نموده و در شناخت حق تعالي به کمال برسد.

از زاويه‌ي ديگر، جهاد، هدف آفرينش انسان است. لذا در روي زمين، امري مهم‌تر از جهاد نيست؛ زيرا اگر چنين نبود، خداوند پيامبرانش % را با اين وظيفه مبعوث نمي‌کرد. از زمان سيدنا آدم همه‌ي انبياء و اصفياء، عموماً زير سايه‌ي شمشيرها ويا مجاهده با نفس به درجه‌ي اصطفاء و برگزيدگي رسيدند.

و از اينجاست که فاصله ميان کساني‌که بدون عذر از جهاد عقب نشيني کرده‌اند و کساني‌که با جان و مال‌شان در راه خدا جهاد کرده‌اند، زياد است به طوري‌که هيچ عملي غير از جهاد، جاي آن را نمي‌گيرد. و آيه کريمه همين معنا را واضح مي‌نمايد:

للّهُ الْلاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْوَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ احُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُالْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا (نساء: 95)

«برابر نيستند نشستگان مسلمانان که عذر نداشته باشند و مسلماناني‌که جهاد مي‌كنند در راه خدا با اموال و جانشان. خدا جهاد کنندگان، با اموال و نفس‌شان را بر نشستگان از روي درجه برتري داده است و به هر يک (از گروه مجاهد و وانشستگان معذور) وعده کرده است خدا خوبي و برتري داده است مجاهدان را بر نشستگان در اجر عظيم.»

و رسول اکرم (صلى الله عليه و سلم)، اهميت جهاد را اين‌گونه بيان مي‌فرمايد:

لَوَدِدْتُ اَنِّی اُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللهِ ثُمَّ اُحْیَا ثُمَّ اُقْتَلُ ثُمَّ اُحْیَا ثُمَّ اُقْتَلُ  [1]

«بسيار دوست دارم که در راه خدا شهيد شوم، سپس زنده شوم، باز شهيد شوم، دوباره زنده شوم، سپس شهيد شوم».

خدا مي‌داند اگر خوف اطاله‌ي کلام نبود، رسول اکرم (صلى الله عليه و سلم) چند مرتبه اين جمله «ثمّ أقتل ثم أحيا = شهيد شوم سپس زنده شوم» را تکرار مي‌کردند؛ زيرا مقصود از آن عبارت، شهادت بي شمار در راه خداست. و چيزي‌که انسان را به فکر و تأمّل وامي‌دارد، اين است که اين شوق و آرزو از سيد الانبياء (صلى الله عليه و سلم) ظاهر شده و مي‌فرمايند:

رِبَاطُ يَوْمٍ فِى سَبِيلِ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَاوَمَوْضِعُ سَوْطِ أَحَدِكُمْ فِى الْجَنَّةِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَا وَالرَّوْحَةُ يَرُوحُهَا الْعَبْدُ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ الْغَدْوَةُ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَا  [2]

«يک روز نگهباني در راه خدا از تمام دنيا و آنچه در آن است، بهتر است. (به اندازه) جاي گذاشتن شلاّق يکي از شما از بهشت، بهتر است از دنيا و آنچه در آن است. راه پيمايي شب هنگام يا صبح گاهي يك بنده در راه خدا بهتر است از تمام دنيا و آنچه در آن است».

[1] بخاری، ایمان، 26؛ مسلم امّاره 103؛ نسائی، جهاد، 30
[2] صحیح البخاری، الجهاد،73؛ المسند للإمام أحمد5/339.-

 نظر دهید »

عنایت مخصوص ومهر همگانی

03 اسفند 1395 توسط کوثرشیخی

وقتی جبرییل با حضرتش نازل شد وعرض کرد خدایت می فرماید فرشته کوهستان  هااااا را تحت امر تو قرار دادیم انچه میخواهی بدو امر کن تابلا بسر این مردم فرود اورد فرشته شرفیاب شد و اطا عتش را اعلام داشت پیامر رحمت از او چیزی نخواست بدووو امری نکرد بلکه فرمود امید است که از پشت این مردم کسانی بیایند که خدای یگانه را هدایت کنند که برای خدا شریکی ندانند سراپای وجودش مهر بر جهانیان بودددد و رحمت العالمین این است وبس …………..

 نظر دهید »

سخنی از حبر بزرگ یهود

03 اسفند 1395 توسط کوثرشیخی

سخنی از حبر یهود    وی دانشمندی عظیم الشان بوده ودر سرزمین اردن سکونت نموده ودر زمان عبدالمطلب میزیسته وعمری دراز کرده وچنین میگوید / چنین میگوید ظهور پیامبر قطعی است واراده ازلی بدان تعلق گرفته است اوکسی است که سحر و جادو گران و کهانت کاهنان رابر نمی اندازد ووزیر بزرگوار عالی قدر دارد  وهمین زودی ظهور خواهد کرد

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

طلیعه ظهور

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناسبتی
  • احتد
  • نمازشب
  • ولنتاین
  • معنی اسم فاطمه
  • فرمایشات امام علی ع
  • برتری مردان
  • دهه دوم فاطمیه
  • سخنی از حکیم عرب
  • عنایت و مهر همگانی
  • یادداشت یک طلبه بازیگوش
  • قتل شیطان
  • فضای مجازی از دیدگاه فقها
  • مشکلات جامعه امروز
  • راه های جبران گناهان کبیره
  • ادب نماز
  • یاران مهدی
  • عید نوروز
  • درخواست جالب
  • معنی اسم کوثر؟
  • شباهت احمدی نژاد وترامپ؟
  • منبع کتاب اسمانی
  • حق مادر؟
  • غریب مهدی عج یاحسین ع است
  • فاطمه نیست ؟
  • باشرم گناه چ کنم؟
  • اهل بیت
  • عشق به خدا
  • زندگانی حضرت ام البنین س
  • مادرش ثمامه یالیلاست؟
  • ایران وایسنا؟
  • روز پدر
  • سخن پیامبر؟؟؟
  • ک مثل کوثر
  • اخلاقی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس